پلوتوس (PLOUTOS) پلوتوس خدای ثروت بود. او در ابتدا فقط به فضل کشاورزی توجه داشت، اما بعداً به طور کلی ثروت را نمایندگی کرد.

پلوتوس پس از درازکشیدن با قهرمان ایاسیون در مزرعه ای که سه بار شخم زده شده بود، نزد الهه دیمتر به دنیا آمد. خدای جوان توسط زئوس نابینا شد تا ثروت را بی رویه تقسیم کند و به نیکی ها نپردازد.

پلوتوس معمولاً به صورت پسری تصویر می شد که یک قرنیز پر از دانه در دست دارد. در مجسمه سازی او به عنوان یک نوزاد در آغوش ایرن (Irene)، الهه صلح، یا Tykhe (Tyche)، الهه بخت و اقبال به تصویر کشیده شد.

پلوتوس از نزدیک با پلوتون (پلوتون)، خدای هایدس در کسوت خود به عنوان ارباب فضل پنهان زمین شناخته می شد. پلوتون نیز در حالی که یک قرنیه در دست دارد به تصویر کشیده شده است.

پلوتوس Ploutos، که گاهی پلوتون نیز نامیده می شود، مظهر ثروت، به عنوان پسر ایاسیون و دمتر توصیف شده است گفته می شود که زئوس او را نابینا کرد، تا نتواند لطف خود را منحصراً به مردان عادل عطا کند، بلکه هدایای خود را کورکورانه و بدون توجه به شایستگی تقسیم کند در تبس مجسمه تیچه، در آتن مجسمه ایرن و در تسپیا مجسمه آتنا ارگانه وجود داشت. و در هر یک از این موارد پلوتوس به عنوان فرزند آن الوهیت ها نشان داده می شد که به طور نمادین منابع ثروت را بیان می کرد. هیگینوس او را برادر فیلوملوس می خواند. به نظر می رسد که او معمولاً به عنوان یک پسر مبتلا به قرنیه معرفی شده است.

اشعار در مورد پلوتوس

«دیمیتر، الهه درخشان، در عشقی شیرین به قهرمان ایاسیون در آیش سه بار شخم زده در سرزمین غنی کرت (کرت)، و پلوتوس (پلوتوس)، خدای مهربانی که همه جا بر روی خشکی و پهنای دریا می رود، پیوست. برگردد و هر که او را بیابد و به دست او بیاید، ثروتمند می شود و مال فراوان به او عطا می کند».

اپیگرام های هومر 15 (حماسه یونانی)

“ای درهای خود را باز کنید، زیرا پلوتوس (ثروت) نیرومند وارد خواهد شد و با پلوتوس، یوفروسین (میرت) شادی آور و ایرنه مهربان (ایرنه، صلح) می آیند.”

سرود هومری در مورد پلوتوس

“خوشا به حال او در میان مردم روی زمین که آنها [دیمیتر و پرسفونه] آزادانه او را دوست دارند: به زودی پلوتوس (پلوتوس) را به عنوان مهمان به خانه بزرگ او می فرستند، پلوتوس که به انسان های فانی ثروت می بخشد.”

مرثیه یونانی درباره پلوتوس

“بیهوده، پلوتوس (پلوتوس، ثروت)، انسان‌ها بیشتر از همه به شما احترام می‌گذارند، زیرا شما به راحتی با پستی [که فواید او را بدون توجه به شایستگی اعطا می‌کنید] تحمل می‌کنید.

غزل یونانی درمورد پلوتوس

«اگر پلوتوس (پلوتوس، ثروت) زندگی را در ازای طلا به انسان‌ها تقدیم می‌کرد، در احتکار آن استقامت می‌کردم، تا اگر تاناتوس (تاناتوس، مرگ) می‌آمد مقداری از آن را بگیرد و بگذراند».

پلوتوس کور (پلوتوس)، اگر نه در خشکی، نه در دریا و نه در خشکی ظاهر می شدی، بلکه در تارتاروس و آخرون (آکرون) زندگی می کردی، زیرا به لطف تو، مردم همیشه همه بدی ها را دارند.

ترانه های عامیانه یونانی (ترجمه کمپبل، جلد. غزل یونانی چهارم) (غزل یونانی قبل از میلاد مسیح) :

«خود هیروفونت [کاهن اصلی اسرار الئوسینی] که مانند آتیس اخته نشده بود، بلکه توسط شوکران ناتوان شد و از زاد و ولد گوشتی حذف شد، رازهای مخفی بزرگ را در الئوسیس شبانه در نور آتش بزرگ انجام داد و با صدای بلند فریاد می‌کشید و فریاد می‌کشید. کلمات، “بانوی ما [دیمیتر] یک پسر مقدس [یا پلوتوس (پلوتوس) یا دیونیسوس]، بریمو بریموس به دنیا آورده است.

غزل یونانی

“من از مادر پلوتوس (پلوتوس، ثروت)، دمتر المپیا، در فصل گلدسته می خوانم، و از تو، پرسفون، فرزند زئوس: درود، هر دو!

افسانه یونانی در مورد پلوتوس

هراکلس (هراکلس) و پلوتوس (پلوتوس، ثروت). مردان شجاع از ثروت منفورند، زیرا یک خزانه نقدی به تردد صادقانه در ستایش پایان می دهد. به لطف ویژگی های عالی او، هراکلس جایگاهی در بهشت ​​یافت. خدایان را که برای تبریک به او آمده بودند یکی پس از دیگری سلام کرد، اما وقتی پلوتوس (ثروت)، پسر تیخه (تیخه، ثروت) به او نزدیک شد، هراکلس چشمانش را برگرداند، پدر زئوس از او پرسید که چرا این کار را کردی. هراکلس پاسخ داد. : «من از خدای ثروت متنفرم، زیرا او دوست شریران است، در حالی که او با پرتاب کردن پول خود، کل جهان را به فساد می کشد.»

دعا کنید تا همه چیز در این گردهمایی به بهترین وجه اتفاق بیفتد. برای بزرگترین مزیت آتن و برای خوشبختی شخصی خودمان! باشد که این جایزه به او داده شود که چه با کردار و چه با گفتار، بیشترین سزاوار آن را از مردم آتن و از جانب زنان داشته است! این دعاها را به بهشت ​​خطاب کنید و برای خود سعادت بخواهید. آیو پائان! آیو پائان! بگذار شاد باشیم!”

 [نمایشنامه کمدی که در آن دو آتنی خدای کور پلوتوس (پلوتوس) را کشف می‌کنند و برای شفای او می‌روند تا بتواند فقر را از یونان بیرون کند:]

خرمیلوس (کرمیلوس) : خدا [پیشگوی آپولون] به من دستور داد که به محض خروج از معبد، اولین مردی را که باید ملاقات کنم دنبال کنم و او را متقاعد کنم که مرا به خانه همراهی کند.

کاریو (کاریو): و اولین کسی که دیدی کی بود؟

خرمیلوس: این مرد نابینا [پلوتوس (پلوتوس) که به شکل فانی در آمده است]. . .

خرمیلوس: اگر این مرد نابینا به ما بگوید که او کیست و چرا و با چه هدفی ما را به اینجا رسانده است، بدون شک باید بفهمیم که مراد ما واقعاً چیست.

پلوتوس (پلوتوس): اما اگر بفهمی من کی هستم، خوب می دانم که از من سوء استفاده می کنی

و دوباره اجازه خواهد داد بروم

منبع

https://www.theoi.com/Georgikos/Ploutos.html
0 پاسخ

پاسخ دهید

میخواهید به بحث بپیوندید؟
مشارکت رایگان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *