تصمیم گیری

تصمیم گیری مهم ترین واساسی ترین وظیفه مدیران هرسازمان،درهمه رده های سازمانی است.;درواقع،سرنوشت سازمان هابه وضعیت ونتیجه تصمیم گیری مدیران بستگی داردوهراقدامی ازطرف مدیرنوعی تصمیم گیری است.

تصمیم گیری را می توان این گونه تعریف کرد:

معمولا درهرنوع تصمیم گیری مدیربامشکل یامسئله ای مواجه می شود; که باید برای آن راه حلی بیابد.مسئله یامشکل رامی توان چنین تعریف کرد:

“تفاوت بین وضعیت موجودباآنچه موردنظربوده است”.مثلا کاهش درمیزان فروش،درمقایسه باآنچه که برنامه ریزی شده،یامیزان شکایات مردم ازخدمات سازمان های دولتی هنگام پاسخگویی به تقاضای آنان،اشاره براین نکته داردکه سازمان بامشکل یامسئله ای روبروست. هربرت سایمون برنده جایزه نوبل،تصمیم گیری را درسه مرحله شرح می دهد:

(1)اطلاعات

،(2)طراحی،

(3)انتخاب.

مرحله اطلاعات شامل جستجو به منظور شرایط لازم برای تصمیم گیری است.مرحله طراحی شامل یافتن راه حل،بررسی امکانپذیری اقدامات موردنظرراشامل می شودوسوم انتخاب مناسبترین راه حل عملی.

انواع تصمیم گیری

دراداره سازمان و در قلمرو وظایف ومسئولیت های هرمدیر،مسائل گوناگونی بروز می کندکه مدیرباید درباره آنهاتصمیم بگیرد.اموری که مدیرباآنهاروبروست به دودسته تقسیم می شود:

1)امورعادی وتکراری؛

2)امورغیرعادی ونامنتظره.امرعادی درسازمان ها تاحدودزیادی مشخص هستندومعمولا حل وفصل آنهامشکل نیست;مثلاتاخیرکارکنان درحضوریاکم توجهی به مشتریان یامراجعه کنندگان درسازمان های دولتی واداری جامعه ماامری غیرعادی نیست; ازاین رومشکلات ومسائل تکراری درسازمان رامعمولا باوضع مقررات،دستورالعمل هاوخط مشی هامیتوان حل کرد.غیبت های مکررونادیده گرفتن اصول وضوابط سازمانی نمونه های دیگری ازامورعادی هستندکه برای رویارویی با آنها،وجود دستورالعمل ومقررات تنظیمی می تواند پاسخی برای این قبیل مشکلات ومسائل سازمانی باشد.

این نوع اموروتصمیمات را تصمیم گیری برنامه ریزی شده می نامند،اصولا این نوع تصمیم گیری براساس یک رویه منظم انجام می شودوبه طورمعمول تصمیم گیرنده وضعیت رامی داند.تصمیم گیریهای مدیریتی که برمبنای خط مشی های سازمانی،رویه هاومقررات هستنددراین چارچوب می باشند.درحالی که تصمیم گیری های برنامه ریزی نشده چنین مقدمه ورویه ای رادنبال نمی کنند.این نوع تصمیم گیری هاتاحدودی بدون ساختارهستندومعمولا به نگرش ودیدگاهی خلاق نیازدارند.تصمیم گیری برنامه ریزی نشده معمولا به طورمستمروتکراری پیش نمی آیدوچه بساموردی ویکباره باشد،مانندتصمیم برای توسعه سازمان وانواع تولید،ادغام شدن درسازمان دیگر،انتقال محل سازمان ومواردی ازاین قبیل.بدیهی است هنگامی که مدیری بااین نوع مسائل روبرو می شود،برای حل آنهادستورالعمل یاروشی ازقبل تعیین شده نخواهدداشت.

یکی از مهمترین مزایای کوچینگ کمک به تصمیم گیری در شرایط متفادت است

0 پاسخ

پاسخ دهید

میخواهید به بحث بپیوندید؟
مشارکت رایگان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *