سبکهای شنود

افراد ترجیح می‌دهند كه اطلاعاتی را بشنوند كه با سبك شنوایی آن‌ها مناسب است. همچنین افراد تمایل دارند كه به یك شیوه‌ای صحبت كنند كه با شیوه گوش دادن خاصی آن‌ها متناسب باشد.

الف. سبك نتیجه‌ای:

این افراد شاخ و برگ دادن به موضوع را دوست ندارند. آن‌ها دوست دارند كه در پاسخ پرسش خود نقطه پایانی یا نتیجه پیام ارتباطی را ابتدا بشنوند. آن‌ها رك هستند. کار گرا و حال گرا هستند. حل مسأله را دوست دارند و اولین علاقه آن‌ها خط پایانی است.

ب. سبک چرایی:

شنوندگان می‌خواهند اساس و منطق آنچه را كه یك نفر می‌گوید یا پیشنهاد می‌دهند، بدانند. آن‌ها هر چیزی را می‌سنجند و موازنه می‌كنند. اگر از آن‌ها پرسش مستقیمی شود آن‌ها اغلب جواب می‌دهند؛ بستگی دارد.

ج. سبك فرآیندی:

آن‌ها دوست دارند كه مباحث را با جزئیات بحث نمایند. آن‌ها ترجیح می‌دهند كه قبل از یك بحث كامل اطلاعات پیش‌زمینه‌ای را دریافت كنند. آن‌ها مردم‌گرا هستند و دوست دارند كه تمام داستان را قبل از تصمیم‌گیری بدانند. آن‌ها توجه زیادی به كیفیت دارند و آینده گرا هستند.

 منفیمثبت
والدیننقادیدیكتاتور اقتدارگرآگاه
والدینارشادیدیكتاتور خیرخواهحمایتگر
بزرگسال یا تحلیلگرسایه‌ایانزواطلبتفویض كننده
بزرگسال یا تحلیلگرتحلیلگرمحاسبه‌گرتفویض کننده
کودکیصلح‌جوبیش از اندازه متواضعمذاكره كننده
کودکیجنگجوزورگوتشریك مساعی كننده
کودکیمبدعپریشان افكارخلاق و نوآور

موانع ارتباطات موثر

آگاهی مدیران از موانع ارتباطی نقطه شروع خوبی برای بهبود فرآیند ارتباطات است. عمده‌ترین موانع ارتباطات موثر عبارتند از:

  • موانع فرآیندی: هر عاملی از مدل ادراكی ارتباطات، یك مانع فرآیند ارتباطی بالقوه است.
  • موانع شخصی: اولین مانع توانایی ما در ارتباط موثر است. طریقه‌ای كه افراد، اطلاعات را پردازش و تفسیر می‌كنند دومین مانع است. سطح اعتماد بین افرادی می‌تواند یك مانعی برای ارتباط موثر باشد. تعصب و ادراك كلیشه‌ای مانع چهارم هستند. تفاوت‌های جنسیتی هم در ادراك و هم در احساس افراد و نتیجه ارتباط آن‌ها موثر است.
  • مانع دیگر تمایل طبیعی برای ارزیابی یا قضاوت در مورد پیام یك فرستنده است.
  • موانع فیزیكی: فاصله بین كارمندان می‌تواند در انجام ارتباط موثر دخالت كند.
  • موانع مفهومی: به عنوان اشتباهات رمزگذاری و رمزگشایی نشان داده می‌شوند. چون این جنبه‌های ارتباطات شامل انتقال و دریافت كلمات و علائم است، این موانع خیلی راحت رخ می‌دهند. [مانند كلمه كشتی] انتخاب دقیق‌تر كلمات یك راه ساده برای كاهش موانع معنایی است.

 

فنون ادراکی بهبود ارتباطات

اندیشمندان برای بهبود ارتباطات انسانی فنونی را پیشنهاد کرده‌اند. برخی از این فنون عبارتند از:

الف. پنجره جو و هاری

به كمك این مدل می‌توان تعارضات بین افراد را تجزیه و تحلیل كرد و روابط بین انسان‌های با شخصیت‌های مختلف را مورد بررسی قرار داد.

به منظور غلبه بر مشكلات حالات کور و ناشناخته با بهره‌گیری از دو ساز و کار بازخورد و خود گشودگی می‌توان حوزه شناخت عمومی را افزایش داد.

ب. تحلیل مراوده‌ای

تحلیل مراوده‌ای كه از یك كنش به علاوه یك واكنش تشكیل شده روشی برای تجزیه و تحلیل متقابل بین افراد می‌باشد. حالت من والدین بیانگر ارزش‌های آموخته شده افراد است كه به صورت هدایتگر یا تکلیف کننده و اقتدارطلب بروز پیدا می‌كند. حالت من بالغ بیانگر قدرت استدلال و منطق فرد بوده و در جهت تشخیص مسأله تحلیل مسائل و تصمیم‌گیری انعكاس می‌یابد. من كودكی نیز بیانگر حالات احساسی افراد بوده كه به صورت شاد یا تخریب گر هیجان درونی فرد را در تعامل با محیط و دیگران انعكاس می‌دهد.

ج. وضعیت زندگی[1]

در مراحل رشد انسان‌ها، افراد درباره ارزش شخصیتی و همچنین افراد مهم محیط خود از مفروضات اساسی برخوردار می‌شوند كه ممكن است نسبت به سایر افراد در مراحل بعدی زندگی تعمیم یابد. هریس تركیب مفروضات درباره ارزش خود و دیگران را در چهار حالت مطرح و آن را وضعیت زندگی می‌نامد.

د. آموزش حساسیت[2]

از این روش به عنوان روش آزمایشگاهی نیز نام برده می‌شود. در این روش از طریق تعامل برنامه‌ریزی نشده گروهی، اعضا را در محیطی آزاد و باز قرار داده تا آن‌ها درباره خود و میزان تأثیر متقابل خود بر سازمان و همدیگر گفتگو نمایند. اهداف آموزش حساسیت عبارتند از:

ـ آگاهی افراد از رفتار خود و تلقی دیگران از رفتار آن‌ها

ـ حساس شدن به رفتار دیگران و درك آن‌ها در انجام كارهای گروهی

ـ افزایش حس همدردی با دیگر همكاران

ـ بهبود مهارت‌های مربوط به گوش دادن به دیگران

ه. برنامه‌ریزی ارتباطات با خود و دیگران

برنامه‌ریزی عصبی زبانی[3] یا برنامه‌ریزی ارتباطات با خود، چارچوب منظمی را برای هدایت ذهن آدمی به او ارائه می‌دهد. با این برنامه‌ریزی نه تنها آدمی می‌تواند حالت‌های ذهنی و در نتیجه رفتارهای خود را هدایت كند، بلكه حالت‌های ذهنی و رفتارهای دیگران را نیز تحت كنترل و هدایت خویش در آورد. برای الگوگیری سه جزء اصلی یا سه شكل اساسی رفتارهای فیزیك و ذهن باید تركیب شوند كه عبارتند از:

  1. سیستم باور: مفروضات فرد مبنی بر اینكه چه چیزهایی ممكن یا ناممكن است.
  2. بافت ذهنی یا نقشه ذهنی فرد: باید كدهای ذهنی افراد طرف مراوده شناخته شود.
  3. وضعیت جسمانی یا فیزیولوژیكی: از آنجا كه ذهن و بدن كاملاً با هم در ارتباطند این انطباق نیز باید بر اساس الگو بررسی و یاد گرفته شود.

[1] Life Position

[2] Sensivity analysis

[3] Neuro linguistic Programming

0 پاسخ

پاسخ دهید

میخواهید به بحث بپیوندید؟
مشارکت رایگان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *